آمریکا و چین در جنگ تبلیغاتی

تبلیغات یا نشان دادن ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و امکانات خویشتن است یا برملا کردن ضعف‌ها، توانایی‌های واقعی یا خیالی رقیب است. در تبلیغات هم اغراق می‌تواند باشد و هم دروغ. این بحث مشاور عالی هیتلر بود که «هر چقدر دروغ در تبلیغات بزرگ‌تر باشد عامه‌پسندتر و در نتیجه تبلیغات موثرتر خواهد بود».

این روزها جنگ تبلیغاتی بین رییس‌جمهور ایالات متحده آقای ترامپ و رییس جمهوری خلق چین آقای شی جین‌پینگ به شدت جریان دارد. یکی از ویژگی‌های یک جنگ تبلیغاتی موثر، داشتن یک مبنای حداقل واقعیت است. سیاست‌های تکراری مسوولان چین علیه منطقه سین‌کیانگ که شامل سرزمین‌های اویغورها نیز هست از یک طرف منجر به کندی رشد اقتصادی این منطقه نسبت به کل چین شده و از طرف دیگر منجر به بروز نارضایتی‌های مردم این منطقه مسلمان‌نشین علیه دولت پکن، و دقیقا در تبلیغات آقای ترامپ علیه چین یکی از مسائل مهم مورد تاکید شرایط نابسامان و سرکوب این منطقه چین است.

واقعیت این است که افشا کردن رفتار دولت چین در سین کیانگ خیلی بازتاب مثبت بیشتری برای آقای ترامپ دارد تا جنگ علیه شرکت مخابراتی هوآوی و دستگیری مدیرکل آن‌که جزو مسائلی است که در دستور کار دیپلمات‌های آمریکایی در مذاکرات‌شان با دیپلمات‌های اروپایی و آسیایی برای دفاع از حقوق بشر در سین کیانگ و حمایت از مسلمانان یک موضوع اساسی شده است.

با این داده‌ها به راحتی می‌توان بی‌ثباتی معیارهای آقای ترامپ را در تبلیغات بین‌المللی‌اش افشا کرد ولی این واقعیت دارد که تبلیغات ایالات متحده در «دفاع» از اویغورها برای دولت چین هزینه زیادی ساخته است.

تاکید بر دفاع از حقوق مسلمانان ابزاری مهم در دست دیپلمات‌های آمریکایی در مذاکرات‌شان با رهبران پاکستانی، این هم‌پیمان بزرگ آسیایی چین است. در سین کیانگ اکثریت مسلمانان اویغور شرایط محدودیت و سرکوبی را تجربه می‌کنند که چینی‌ها را عصبانی و سیاستگذاران آمریکایی را در اوضاع کنونی شعف‌مند کرده است، این، آن هسته واقعیت است که تبلیغات چیان استفاده می‌کنند.

Modjtaba.sadria@yahoo.co.uk

لینک روزنامه جهان صنعت