بحران فراگیر سرمایه‌داری

در سال ۱۷۷۶ آدام اسمیت کتاب ثروت ملل را چاپ کرد. سرمایه‌داری در اوج رشدش بود و این کتاب علمی‌ترین بررسی سرمایه تا آن زمان بود. صد سال بعد کارل مارکسنیز به تحلیل و نقد سرمایه پرداخت. اگرچه هر دوی این بزرگان به درستی به مساله بحران دورهای سرمایه‌داری اشاره می‌کنند ولی نتیجه‌گیری‌هایشان کامال متضاد است. نتیجه‌گیری مارکس بر این مبناست که بحران‌های تکرار شده سرمایه‌داری سرانجامش انقالب اجتماعی است که منجر به سرنگونی آن نظام اقتصادی، سیاسی و  فرهنگی می‌شوند.

آدام اسمیث نیز که این بحران‌ها را بررسی کرده است نتیجه‌گیری کامال متفاوتی ارائه می‌دهد. به نظر وی هر دوره بحران سرمایه و سرمایه‌داری منجر به ایجاد دو تحول اساسی می‌شود؛ اول تحول کیفیت مدیریت در نهادهای اقتصادی و دوم جهش در فناوری. به نظر اسمیث هر دوی این تغییرات منجر به رشد مجدد سرمایه و سرمایه‌داری می‌شود. امروز نظام سرمایه‌داری جهانی با بحران شدیدی مواجه است. در پاسخ به این بحران نظام‌های سیاسی اجتماعی مختلف با صراحت‌های کم یا زیاد به وجود بحران اعتراف کرده و با شهامت‌های کم یا زیاد در جستوجوی راهحل برای آن هستند. جالب اینجاست که با وجود تفاوت و تنوع و ویژگیهای هر یک از این نظامهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بین آنها به میزان قابل مالحظهای وابستگیهای متقابل چندجانبهای شکل گرفتهاند و در این روند بحران وجود این وابستگیها در شرایطی که هنوز برای خروج از آن‌ها راه مشخصی به نظر نمی‌آید، همه‌جانبه‌تر و وسیع‌تر شدن بحران را در صحنه بین‌المللی منجر می‌شود؛ در همین رابطه می‌شود به پژواک بحران سرمایه در چین اشاره کرد. شی جینپینگ دبیر کل حزب کمونیست و رییس جمهور چین در کنگره اخیر خلق چین خطاب به نمایندگان کنگره یک‌سال آینده اقتصاد چین را چه در صحنه داخلی و چه در صحنه بین‌المللی سالی بحرانی و پر التهاب تعریف کرد. آقای شی که چند سال قبل با شهامت خارق العادهای سه خطر بقا حکومت در چین را فساد دولت‌مردان، فساد اعضای حزب کمونیست و بالاخره عدم باور و اعتماد مردم چین به نظام سیاسی‌شان معرفی کرده بود و این سطح شفافیت در چین بی‌نظیر بود، بر پایه اعتبار همین شفافیت دست به تغییر قانون اساسی چین زد و به نحوی مادام العمر شدن جایگاه سیاسی خود را پایه‌گذاری کرد، امروز با پذیرش وابستگی عمیق اقتصاد چین به نظام اقتصاد جهانی و به خصوص اهمیت مناسبات اقتصادی چین با ایاالت متحده برای رشد این کشور)چین( و تبعات اجتنابناپذیر منفی سیاست‌های دونالد ترامپ رییس‌جمهور ایاالت متحده برای اقتصاد چین از یک‌ طرف باز هم با شفافیت زیادی شکنندگی این اقتصاد را برشمرد و از طرف دیگر حیاتی‌ترین امر سیاسی چین را کوشش در چاره‌جویی برای بحران اقتصادی موجود آن کشور معرفی کرد. بدینترتیب وسعت بحران کنونی اقتصاد سرمایه‌داری جهانی از به اصطلاح رقابت‌ترین و آزادترین بازار )چون بیش از پیش روند انحصاری تحکیم یافته است( تا دولتی‌ترین نمونه سرمایه‌داری از ایالات متحده تا چین فراگیر است پس باید دقیق‌تر و همه‌جانبه‌تر هم خود این بحران و هم راه‌حل‌هایی که در تک‌تک موارد برای آن پیشنهاد ارائه می‌شوند را در نظر گرفت .

 

لینک روزنامه جهان صنعت

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *