در علم روانکاوی(Psychoanalysis)دو مکتب وجود دارد . مکتب تئوریک و مکتب پراکتیک. مکاتب تئوریک، اصول و مفاهیم مربوط به روان را در سطح تئوریک تدوین کرده و این مفاهیم را برای عموم افراد قائل بوده و بر این مبنا دربارهی عموم تحلیل میکند.
اما مکاتب پراکتیک مکاتبی هستند که در آن شخصیت هرکسی با توجه به ویژگی های آن شخص جزء به جزء بررسی میشود و مورد تحلیل قرار میگیرد. روانکاو به شما کمک میکند که جنبه های مختلف فردی خود را بشناسید و تحلیل روان خویشتن را انجام دهید. این مکتب روانکاوی تحلیل من را به یک روند اجتماعی تبدیل میکند. وقتی تحلیل شونده نقش تحلیل میگیرد خودآگاهی رشد میکند، مسئولیت پذیری رشد میکند و فرد خود را مسئول رفتار خویش میبیند.
روانشناسی عامیانه و تئوریک تماما در غالب کلیشه است و هیچ کلیشهای فرد را تعریف نمیکند. اما مکتب پراکتیک در هر فرد متفاوت است و در روند آن، روانکاو و فرد هر دو مشارکت دارند.