نکته ای به عنوان رفتار خارج از جلسه مشاوره مطرح میشود، مساله گفتمان رفتاری در تحلیل شونده که میکوشد داده های عینی علائم شرایطش را بیابد. داده های عینی رفتار ما، گفتار ما، روحیه ما و کلا وجود ما را به طور متفاوت از آنچه که خودمان فکر میکنیم باید باشد یا هست، بروز میدهد. دو حالت وجود دارد، حالت اول آنچه که تحلیل شونده انجام میدهد به نوعی با هدف منافع خودش است، به عبارتی تحلیل شونده مرکز است، حال این منافع هرچیزی که میخواهد باشد. حالت دیگر آنکه هیچ منفعتی ندارد حتی دردسر هم دارد و تنها انگیزه وی قادر کردن من به دیدن تمام تواناییهایی است که اگر نبیند زندگیاش شکست میخورد. این جریان که تحلیل شونده ورای منافع خود و برای ممانعت از شکست گفتاری یا رفتاری از خود بروز دهد که از شکست زندگیاش جلوگیری کند قبل از تحلیل، حین تحلیل و بعد از تحلیل میتواند مشکلات و دردسرهای فراوانی برای وی به وجود آورد. آنچه در اطاق مشاوره در روند تحلیل بین تحلیلگر و تحلیل شونده اتفاق میافتد تا زمان تنهایی تحلیل شونده و مرور وی از روند تحلیل ادامه دارد. آنچه ادامه مییابد شکل گیری یک توانایی جدید برای تحلیل شونده در دیدن “من” هم تن و هم ذهن از زاویه ای است که تا به حال به فکر آن هم نبوده است. از روی غرور، اختلاف منافع و شاید دردهای زندگی تحلیل شونده تا چنین تجربهای ابعاد جدید از وی را در روند تحلیل به وی نشان دهد. این تجربه لحظهی تحلیل در حقیقت یک تجدید نظر “من” است دربارهی من، “من” دیگری را میبینیم، “من” که با آزادی بیشتر و شهامت فکر کردن و تخیل کردن پیرامون آن و رویا داشتن برای آن میتوانم پیدا کنم.