مدتی پیش خدمت خوانندگان این ستون عرض کردم حال اقتصاد جهانی خوب نیست و بحران فقط مربوط به کشور ما نیست! روز چهارشنبه ی گذشته صندوق بین المللی پول آمار نگران کننده ای را منتشر کرد، طبق این آمار در شش ماه اول سال ۲۰۱۹ مجموعه ی بدهی شرکت ها، منهای آنهایی که در بخش مالی فعال هستند ۹۱/۴ درصد تولید ناخالصی جهانی را شامل می شود که این رقم ۲۰ رقم بیشتر از میزان بدهی شرکتها در حدود ۲۰ سال گذشته است. در کل آسیا وضع به شدت نگران کننده است، یعنی از خط قرمز هم رد شده است.
بانک های اروپایی میزان زیادی وامهای مشکوک دادهاند و از بحران سال ۲۰۰۸ اگر حساب کنیم تا به حال به هیچوجه میزان بدهی شرکتهای خصوصی حتی نزدیک به ارقام کنونی بدهیهای این شرکتها نبوده است.
این اتفاقات حتما چندین و چند دلیل دارد: یکی از دلایل، میزان فراوان نقدینه موجود در دنیا است و این نقدینه در سراسر جهان در حال چرخش است و به علت عدم مدیریت صحیح مالی پروژههای اقتصادی بزرگ بازده سرمایهای بالایی ندارند، بنابراین داشتن نقدینه و عدم امکان سودآوری این نقدینه زمینهی بدهکاریها را فراهم کرده است.
اگر این اوضاع را در نظر بگیریم، نسبت بحرانی که ما با آن در داخل کشور مواجه هستیم به نسبت بحران کلی نظام سرمایهداری جهانی قابل تامل میشود و مجبور هستیم این بحران را به رسمیت بشناسیم که حالت بدهی شرکتها در دنیا آنطور که روزنامهی ” لوموند” فرانسه چند روز گذشته تیتر زده بود به لحظهی خطر رسیده و باید پیرامون آنها اندیشید و چارهیابی کرد .
علت مطرح کردن این امر این است که از یک طرف باید مسائل مشخص را بهطور مشخص بررسی کنیم، این امر در مورد مسائل مالی هم صدق میکند پس باید به طور مشخص مشکلات اقتصادی و مالی که همهی ما با آن مواجه هستیم را بررسی وسپس چارهجویی کنیم و از طرف دیگر آگاهی کلی داشته باشیم برای شعارها و نمایش قدرتها، نظام سرمایهداری که در آن چین و یا ایالات متحده کنشگران بزرگ آن باشند که هردوی این غولهای اقتصادی با بحرانی جدی مواجه هستند، بحرانی که به نظر میآید از بحران ما جدیتر باشد.