مشکلات بوجود آمده از کنش عوامل غیر اقتصادی در حیطه اقتصاد به خصوص اگر این عوامل سالم و توانمند نباشند به کرات صدمات جدی به حیطه اقتصاد وارد کردهاند به خصوص اگر درکشان از سرمایه به مثابه پول باشد و شخصیت حقوقی خودمختار سرمایه را نتوانند و نخواهند در نظر بگیرند، چنین رفتارهایی در اندیشمندان وارد به امور جامعه یا اقتصاد یک گرایش کلی مخالفت با مداخله دولت و دولتمردان را در حیطه اقتصادی بوجود آورده است و ناگهان بازار به مثابه یک پدیده خودمختار و خودبهخود سامانیاب در حیطه گفتمانهای اجتماعی مطرح شده و پژواکمییابد اگرچه مبنای گفتمان بازار مرکز جستجوی پویایی اقتصادی بیشتری است ولی یک جانبه و مطلق کردن نقش بازار در جستجوی این پویایی یکی از ابعاد اساسی هر جامعهای را که وجود حیطه عمومی پرتوانی است کاملا یا به کناری میزند و یا تنها از طریق بازار، خواهان سازمان داده شدن آن میگردد.
در نتیجه تحول اقتصاد جهانی و توانمند شدن بسیار چشمگیر بنگاههای اقتصادی امروز امکان خودبهخود بودن چنین نقش حمایت از حیطه عمومی توسط بازار زیر سوال رفته است.
دو مورد را در اینجا ذکر میکنم یکی از اتحادیه اروپا و دیگری را از ایالات متحده انتخاب کردهام، مورد نخست درباره کنش دولت و مورد دوم درباره تقویت قانون برای تامین منافع کلیت جامعه مطرح هستند.
یک تعریف ساده از سرمایهداری که تاکید بر ماهیت رقابتی آن دارد و عامل ساماندهنده این رقابت را، کنش پدیده خارقالعاده ” بازار ” اعلام مینماید.
در پیشرفتهترین جوامع سرمایهداری دنیا گرایش سرمایه مبنی بر رشد، تمرکز و انحصار را، بازار به خودی خود نتوانسته است به سمت ایجاد و یا حفظ رقابت سوق دهد بلکه درست برعکس دولت و قانون برای سامان فضای عمومی ابزارهای اساسی و جلوگیری از گرایش سرمایه به انحصاری کردن رشتهای و یا رشتههایی در اقتصاد نقش داشتهاند.
بعضی از ارقام به گوش ما نجومی میآیند مثلا:
دولت اتحادیه اروپا (کمیسیون اتحادیه اروپا) در کمتر از دو سال ۸/۲ میلیار دلار از شرکت امریکایی گوگل در دفاع از ضوابط ضد انحصاری اتحادیه اروپا جریمه دریافت کرده است.
خطای شرکت گوگل بین سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۶ به مدت ده سال اتفاق افتاده بود و این خطا عبارت بود از تحمیل محدودیتهای ضد رقابتی برای شرکتهایی که میخواستند وارد حیطه فعالیت گوگل بشوند و به این ترتیب با جلوگیری از بروز و موفقیت شرکتها برپایهی مزایا و توانایی نوآوریشان بهرهمند شدن مصرف کنندگان را از مزایای رقابت محروم کرده بودند.
آخرین مبلغ جریمه گوگل ۱/۵ میلیارد دلار بود که به قول خانم ” مارگرت وِس تیجر ” وزیر رقابت آزاد اتحادیه اروپا بعد از توضیح چرایی این جرایم گفت: “گوگل باید رفتارش را تصحیح کند.” پس از این همه جریمه به نظر میآید که لااقل به آنچه که مربوط به بازار اروپاست گوگل تصمیم گرفته است رفتارش را به قول آقای ” کنت والکر ” Kent Walker به روز کند.
این ماجرای جرائم شرکت گوگل در اروپا توسط دولت اروپا اولین یا آخرین مورد مداخله یک دستگاه دولتی در بازار برای ضمانت حداقل رقابت در آن و لااقل در اتحادیه اروپا نیست.
اگر خانم ” مارگارت وِستیجر ” قهرمان اروپایی مداخلهی دولت در دفاع از رقابت در بازار به حساب میآید بازار ایالات متحده فرماندههان جنگ ضد انحصار طلبانه خود را در حیطه قانونی نیز دارد.
خانم ” لینا کان ” Lina Khan سی ساله این روزها به مثابه پر نفوذترین حقوقدان و من قد حقوقی شرکتهای بزرگ فنآوری به حساب میآید که هدف کنش خود را در حیطه قانونگذاری ایالات متحده به زانو درآوردن معبد فنآوری آی تی، ” سیلیکون وَلِی ” Silicon Valley میداند.
باید بزرگان ” سیلیکون وَلِی ” به قول خانم کان بپذیرند که نه تنها مثل فرشتههای الهی فرای قوانین هر کاری نمیتوانند انجام دهند، بلکه کنگره و دولت ایالات متحده باید به قدری قوانین ضد انحصارطلبانه را تقویت کرده و به روز درآورند که شرکتهای موفق از ابزار قدرت مالی و نفوذیشان به منظور به انحصار خود در آوردن یک حیطه اقتصادی کنش نکنند. ماجرا را اگر بخواهیم سادهتر بیان کنیم فقط حفظ منافع مصرف کنندگان در بازاری که بیش از پیش تحت نفوذ گرایشات انحصارگرایانه میباشد نیست، بلکه مساله یک رابطه قدرت جدید و ظرفیتهای مالی نوینی است که برای سامان دادن یا سامان زدودن از بازار در شرکتهای بزرگ بوجود آمده است، قدرت دولت را در این زمینه تهدید میکند.
مثلا: هزار میلیارد دلار برای ” اَپل ” امروز آنقدر سنگین شده است که کل دستگاه فدرال ایالات متحده و یا کمیسیون اروپا اگر قوانین و ضوابط ضروری را در اختیار نداشته باشند عملا امکان حفظ منافع شهروندان این جوامع را از دست خواهند داد.
حیطه عمومی که دارای توانایی و سلامت باشد بیش از پیش به مثابه یک ضامن رشد اقتصادی سالم و پایدار تعریف میشود.