وقتی غرق مشکلات می‌شویم چمن همسایه سبزتر است

فشارهای اقتصادی ناشی از تورم از یک طرف و فقدان اشتغال مناسب از طرف دیگر به انبوه زیادی از جمعیت کشورمان وارد می‌شود. در چنین شرایطی افق‌های دوردست آن طرف مرزها با کمال تاسف هم‌اسطوره و هم‌سرابی برای گریز از این ناامیدی و دردهای روزمره می‌شود به جای اینکه تبدیل به ریال یا تومان بکنم چون نوسانات قیمت ارز هنوز پایان نیافته است. اگر اجازه دهید به یورو ارقام را مطرح می‌کنم. زن و شهری هستند و چهار فرزند دارند، در مسکن بی‌مهری، نظیر مسکن مهر ما که در فرانسه HLM نامیده می‌شود سکنی دارند و ماهیانه با هزار و چهارصد و نود و سه یورو زندگی می‌کنند. »ایوون« که مادر خانواده است می‌گوید: از پانزدهم ماه دیگر مخارجمان تامین شده نیست.
بحران اقتصادی طوری است که اشیای خانه‌شان محدودتر شده‌اند و زندگیشان خیلی جمع و جور، پدر خانواده که همسن همسر ۲۶ ساله‌اش است جزئی از حرکت جلیقه زردهای فرانسه شده است و به طور نوبتی برای شرکت در تظاهرات علیه آقای »امانوئل ماکرون« شبها به تظاهرات خیابانی می پیوندد. پدر این خانواده می گوید: هر چه مقام ریاست جمهوری قول می دهد، نتیجه اش در زندگی روزمره ما همان حفره سیاه است که باقی است در حالی که دارد به فرزند کوچک شان میرسد، همزمان برای خبرنگاران قبض رسیدهای مخارج شان را روی میز می گذارد. وی که دریافت کننده حقوق هزار و چهارصد و نود و سه یورو است با وجود نهصد و چهارده یورو کمک هزینه خانوادگی و صد یورو کمک هزینه مسکن تحلیل جالبی ارائه می دهد: ما سه سال پیش خرج و دخل ماهانه مان به هم می خورد. تغییرات به تدریج چاله باز کردند مثال در دوسال هزینه برق از سی یورو به چهل و نه یورو ارتقا یافت.
خرج تلفن از پنج یورو به سی و شش یورو ماهانه افزایش پیدا کرد. همسر خانواده می‌گوید چاله ها را برای مان یواش یواش کندند این ارقام را و ارقام دیگر را وقتی به دقت ارائه می دهد با چهره غم انگیزی می‌گوید: خسته شدم از بس فقیرم، فقیر برای خرید برنج، شیرینی و اینکه باید با چهارصد یورو غذای هر شش نفرمان را تامین کنم. وقتی آخر ماه زیادی سخت می‌شود پدر «ایوون» بین بیست تا پنجاه یورو به وی کمک می‌کند. وقتی این را تعریف می‌کند اشک در چشمانش جمع می‌شود. شوهرش اضافه می‌کند: من مطمئن هستم دوستان آقای ماکرون هیچ تصوری از زندگی شش نفره ماهی هزار و چهارصد و نود و سه یورو ندارند بنابراین قوانینی که آنها تدارک می‌بینند برای کسانی است که هزار و چهارصد و نود و سه یورو در ماه برج شان است. آیا تصادفی است؟
وی می‌گوید که در یازده سال اخیر بیست و هشت درصد کل ثروت ملی به سمت پنج درصد گروه اجتماعی باالی جامعه صعود کرده است و لبخند تلخی می‌زند و می‌گوید جمهوری فرانسه را برایمان دوباره تعریف کنید. آن برابری، برادری و تساوی کجاست؟ شاید ارقام به طور دقیق تری بعد از واقعیت های اقتصادی و اجتماعی فرانسه برای ما پرده بردارند، فقط در سال ۲۰۱۷ چهار شرکت بزرگ فرانسوی که در بورس پاریس سهام خود را ارائه می‌دهند ۹۳/۰۴ میلیارد یورو سود خالص داشته اند که این رقم بیست و چهار درصد بیش از سود سال ۲۰۱۶ این سهام بود، باز جالب است بدانیم ۱/۸ درصد در زمستان ۲۰۱۸-۲۰۱۹ میزان ارتقای حداقل دستمزد کارگران بوده است و باز الزم به توضیح است که ۴۶/۲درصد مالیات مستقیم و حقوق و هزینه کمک های اجتماعی سقفی است که در فرانسه در سال ۲۰۱۷ به آن رسیدند و به این ترتیب فرانسه باالترین رقم دریافت مالیات را طبق گزارش سازمان همکاری ها و توسعه اقتصادی سامان داد. وقتی صحبت از بحران اقتصادی در نظام کنونی در دنیا می‌کنیم روشن است که همه در این بحران بازنده نیستند و سود برندگان خیلی زیاد شده است. آیا شما داده‌های دقیقی راجع به همین اوضاع در ایران دارید؟

لینک روزنامه جهان صنعت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *