در برخی از روستاها
با صحنههای جالبی مواجه میشویم مثلا مغازههای بازی کامپیوتری،
عمده مشتریان این مغازهها نوجوانان و کودکانی هستند که با جدیتی فراوان به تنهایی و یا با تنی چند از دوستانشان درگیر یک بازی کامپیوتری هستند، هزینهها و وقتی که صرف این بازیها میکنند نسبتاً برایشان قابل ملاحظه است،
ولی یک سوال مطرح است چرا؟
چرا کودکان بین ۹ تا ۱۲ سال و حتی بالاتر اینقدر علاقمند به بازی کامپیوتری میشوند؟
اگر دقت کرده باشید کودکان یا نوجوانان و حتی جوانان و در بعضی مواقع سنین خیلی بالاتر در حین بازی به شدت متمرکز هستند و در مراحل مختلف بازی که با آن سرگرم هستند باعث شادی شان میشود، به نظر من مساله اساسی کودک و بازی کامپیوتری تجربه قدرت و بزرگ بودن وی در طول بازی است، هیچکس و هیچ یک از محدودیتهای زندگی روزانهشان جز در هنگام بازی بروز آزادی ندارد به عبارت دیگر برای کودک و نوجوان این قبیل بازیها صحنهی تجربه و یادگیری آزادیش است.
بازیهای کامپیوتری به کودکان و نوجوانان درگیر آن اجازه میدهد ساعاتی چند را فرای زمان و مکان موجودشان طی کنند