در نظر بگیرید که روند، در عین خودمختاری نسبیش نسبت به فرایند ، شرایط شکلگیری فرایند را هم در خودش دارد.
یک مثال بزنیم:
از نظر سنتی، سنگ آسیب چیست؟ دو تا سنگ هستند که با هم در چرخشی، دانه گندم را آسیاب میکنند. آیا با یک سنگ میشود آسیاب تشکیل داد؟ نه. نمیشود.
بنابراین وجود دو سنگ ضرورت الزامی رسیدن به فرایند آرد است: روند را شکل میدهد.
کسانی که میخواهند به فرایندی برسند و عناصر روند را در هم ادغام نکردهاند، فرایند برایشان تنها یک آرزوی دور است. باید در روند، عناصر ضروری برای رسیدن به فرایند را تدارک دید. و این تدارک خیلی جدی و حیاتیست.
مشکل ما این است که این روند را مستقل از عناصر ضروری برای فرایند فکر میکنیم. باید قادر شد خصوصیات فرایندی که میخواهیم را در نظر بگیریم و عناصری از آن را که به ما اجازه میدهند روند را به سمت فرایند هدایت کنیم در روند ادغام کنیم.
آسیاب با یک سنگ آسیاب نمیکند. دو تا سنگ باید باشد برای آسیاب شدن.